اشارە: رئوف آذری متولد سردشت، کار‌شناس ارشد مدیریت آموزشی، مدرس سابق دانشگاه‌های آزاد اسلامی واحد مهاباد و پیام نور سردشت، عضو هیأت مؤسس دانشگاه آزاد اسلامی سردشت و اولین رئیس آن دانشگاه به مدت چهار سال (۸۶ الی ۹۰) و در حال حاضر، مشاور در آموزش و پرورش سردشت است. وی معاون سابق دبیرکل جماعت دعوت و اصلاح ایران در حوزه‌ی دانشجویی از ۱۸ فروردین ماە ۹۱ لغایت ۱۲ اردیبهشت ۹۲ بودە است.

اصولاً فلسفه‌ی ورود جماعت دعوت و اصلاح ایران به فعالیت دانشجویی چیست؟ از چه زمانی این جماعت به عرصه‌ی فعالیت دانشجویی وارد شد؟ 

همان‌طور که از نام جماعت «دعوت و اصلاح» استنباط می‌شود، دعوت واژه‌ای عام است و عموم را شامل می‌شود و به استناد این مفهوم عام، صنف دانشجو نیز مخاطب دعوت ماست. هم‌چنین در صفحه‌ی اول اساس‌نامه، به این حدیث حضرت رسول (ص) اشاره شده است: مثَلُ المؤمنین فی تَوَادِّهم وتراحُمهم وتعاطُفهم مثلُ الجسد، إِذا اشتکى منه عضو تَدَاعَى له سائرُ الجسد بالسَّهَرِ والحُمِّى. «مثال مؤمنان در دوستی، مهرورزی و هم‌حسی با هم‌دیگر، هم چون جسم است که هرگاه عضوی از آن دچار درد شود، همه‌ی جسم با بی‌خوابی و تب-آلودگی، با آن هم‌دردی می‌کند». این حدیث، نشان از توجه سیستمی جماعت به جامعه است. نوع نگاه جماعت یک نگاه کل‌نگراست، چراکه پرداختن به قشری از جامعه- بدون توجه به سایر اقشار- نتیجه‌ی لازم را نخواهد داد. 

هم‌چنین در بخشی از رسالت جماعت آمده است: «جماعت دعوت و اصلاح ایران، تشکلی است مدنی که با هدف فراهم نمودن زمینه‌های رشد و توسعه‌ی همه‌جانبه‌ی زندگی فردی و اجتماعی مردم ایران، در پرتو باور به کرامت ذاتی بشر، آزادی، عدالت، شورا، دگرپذیری و ارزش‌های بنیادین اخلاقی درابعاد مختلف زندگی تشکیل شده است... هم‌چنین ارتقای سلامت جامعه و حفظ محیط زیست و اهتمام جدی به حقوق اعضا به عنوان سرمایەهای انسانی و ارتقای توانمندی‌های آنان را از طریق آموزش مستمر، وظیفه‌ی خود می‌‌داند». 

عمل در راستای رسالت جماعت، می‌طلبد، ضمن حفظ توجه سیستمی به همه‌ی اقشار جامعه، به صورت صنفی نیز در راستای توسعه‌ی همه‌جانبه‌ی زندگی فردی و اجتماعی و توانمندسازی‌ها، قشر دانش‌آموز و دانشجو که از سرمایه‌های ارزشمند هر جامعه هستند، مورد توجه قرار گیرند. 

هم‌چنین دربخش ارزش‌های بنیادین جماعت، نهمین ارزش به «رشد و تعالی فکری، جسمی، اخلاقی و علمی کودکان و نوجوانان و جوانان» اختصاص یافته که این ارزش نیز می‌طلبد، جماعت با قشر دانش‌آموز و دانشجو که اکثریت آنان نوجوانان و جوانان این مرز و بوم هستند، در ارتباط باشد. 

از طرفی لازم می‌نماید، انتقال مفاهیم مورد اجماع جماعت، که در جزوه‌ی «رویکرد‌ها و راهکار‌ها» بدان‌ها اشاره شده است، از قبیل معنویت، شورا، حقوق بشر، آزادی، عدالت، نوگرایی، هم‌بستگی و پرهیز از خشونت، از‌‌ همان سنین دانش‌آموزی و دانشجویی به اعضا و سایر علاقه‌مندان منتقل شود و این امر فعالیت جماعت را در حوزه‌ی دانش‌آموزی و دانشجویی ضروری می‌نماید. 

  در پاسخ بخش دیگری از سؤالتان که فرمودید، جماعت از چه زمانی فعالیت در حوزه‌ی دانشجویی را شروع کرده است، خدمتتان عرض نمایم که سن فعالیت جماعت دراین حوزه، شاید برابر با شروع تحصیل بنده، درسال چهارم ابتدایی و حتی مصادف با شکل‌گیری جماعت نیز باشد. از سال۶۴ با حضور اعضای جماعت در دانشگاه‌ها به‌عنوان دانشجو، فعالیت جماعت در این حوزه نیز وارد فضای دانشگاهی شد. در سال ۷۰ آیین‌نامه‌ی مدون این حوزه، تدوین گردیده است و شاید جزو اولین کمیته‌های دانشجویی جماعت، کمیته‌ی مهندسان و کمیته‌ی پزشکی بودند که چند نفر از فعالان جماعت در این دو بخش، دوران دانشجویی را می‌گذراندند و اتفاقاً جزو سال‌های پرافتخار فعالیت دانشجویی نیز بود و بسیاری از پیشکسوتان، مسؤولان و فعالان فعلی جماعت، تربیت‌شدگان آن دوران هستند. 

 جماعت دعوت و اصلاح چه تعریفی از «فعالیت دانشجویی» دارد؟ هم‌چنین چه اهداف واستراتژی‌هایی را در این حوزه، دنبال می‌نماید؟ 

تعریف جماعت از فعالیت حوزه‌ی دانشجویی بیش از آن‌که مفهومی باشد، عملیاتی است و تأکید بر شناسایی چهره‌ها، ساماندهی، هدایت و دریک کلام مهارت‌آموزی وشناخت‌دهی به قشر دانش‌آموز و دانشجوست تا بتوان آنان را برای مواجهه با واقعیت زندگی از یک طرف و پاسخ به سؤال «از کجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود/ به کجا می‌روم آخر ننمایی وطنم» آماده نمود. 

از جمله هدف‌های جماعت در حوزه‌ی دانشجویی، رشد و تعالی فکری، جسمی، اخلاقی و علمی دانش‌آموزان و دانشجویان بوده که با استراتژی‌های سالانه‌ی خود به‌تدریج، درصدد تحقق این اهداف بوده است. 

چالش‌ها و فرصت‌های فعالیت دانشجویی در جماعت را برشمرید؟ 

-شاید مهم‌ترین چالش دامنگیر جماعت در حوزه‌ی دانشجویی، نداشتن بستر ارتباطی قانونی با دانشگاه و دانشجو بوده باشد که از ابتدا تا کنون جماعت علی‌رغم فشارهای زیاد، با آن دست و پنجه نرم کرده و با خویشتن‌داری و تلاش مضاعف دوستان، کار ادامه یافته است. 

-چالش بعدی، فضای بسته‌ی سیاسی ایران و فقدان تشکل‌ها و ان‌جی‌اوهای دانشجویی و مشکلات ناشی از ایجاد کانون‌های دانشجویی بوده که کم‌وبیش این چالش دامنگیر تمامی فعالان این عرصه بوده و ما نیز به سهم خود، با آن روبه‌رو بوده‌ایم. 

-چالش دیگر، کمبود و به تعبیری فقدان منابع مالی بوده که متأسفانه در این بخش که به شدت جزو نیازهای قاطبه‌ی دانشجویان و از ضرورت‌های کاراین حوزه بوده، همیشه با کاستی روبه‌رو بوده‌ایم. در زمینه‌ی حمایت‌های قشرآسیب‌پذیر، همواره نگاه ما معطوف به کمک مالی خیرین بوده که اکثراً درصد بسیار اندکی از نیاز را پاسخ‌گو بوده است. 

و بسیاری دیگر که شاید دراین مجال، فرصت پرداختن به همه‌ی آن‌ها نباشد. 

اما فرصت‌ها: 

-برخورداری از بهترین، توانمند‌ترین و مخلص‌ترین نیرو‌ها درحوزه‌ی دانش‌آموزی و دانشجویی، که کار داوطلبانه‌ی جمعی را برامورات شخصی ترجیح می‌داده‌اند. 

-به تناسب گستردگی جماعت، به وسعت دو سوم ایران زمین، حضور اعضای جماعت نیز دراکثر شهرهای دارای دانشجو، بستر لازم برای فعالیت درحوزه‌ی جغرافیایی بیشتری را ایجاد می‌کرد که کمتر تشکلی آن را دارست. 

-برند نخبه‌گرایی جماعت، همواره بستر مناسبی برای گرایش نخبگان دانشجو به جماعت و فعالیت دانشجویی بوده است. 

و... 

 

شما به‌عنوان یک کنشگر دانشجویی چه ارزیابی‌ای از عملکرد جماعت، دراین حوزه، دارید؟ آیا این بخش از فعالیت‌های جماعت، توانسته، پاسخگوی مطالبات و دغدغه‌های دانشجویان باشد؟ 

از آن‌جا که اکثر دوستان مرا کمال‌گرا می‌دانند و خود نیز همیشه بهترین‌ها را در ذهن می‌‌پرورانم، می‌توانم بگویم که هنوز با آن‌چه من از چشم‌انداز حوزه‌ی فعالیت دانشجویی انتظار دارم، فاصله داریم. اما از حق هم که نگذریم، انصافاً بوده‌اند، عزیزانی که در این حوزه، همه‌ی داشته‌هایشان را در طبق اخلاص نهاده‌اند، تا شاید بستری فراهم کنند، که دانش‌آموزی به دانشگاه راه یابد و یا به علت کمبودهای مالی دانشجویی از دانشگاه باز نماند، یا در راستای کاهش آلام روحی و روانی و تحمل غربت، خدمات شایسته‌ای معمول داشته‌اند که در خور تقدیر بوده است. 

این‌که آیا جماعت در این حوزه، توانسته پاسخ‌گوی مطالبات دانشجویان باشد، به ضرس قاطع اعلام می‌کنم که نه! و شاید تا سال‌ها هم نتواند به این انتظار‌ها پاسخ دهد و آن هم چند دلیل داشته است: 

- انتظارات دانشجویان سقف ندارد و همواره خواهان تحقق آمال و آرزوهای خود هستند و کسی را یارای برآوردن همه‌ی خواسته‌های این قشر نیست. 

- کمبود منابع مالی. 

- نبود بستر مناسب کاری به‌ویژه از نظر قانونی وسخت‌گیری‌ها و فشارهای وارده بر فعالان دانشجویی. 

- ... 

شما نسبت و رابطه‌ی حوزه‌ی دانشجویی جماعت با جنبش دانشجویی در ایران را چگونه تحلیل می‌نمایید؟ چه اشتراکات و وجه تمایزهایی میان این دو وجود دارد؟ 

اولاً همان‌طور که در بیانات قبلی نیز اشاره شد، فعالیت دانشجویی در ایران، همواره با فشار همراه بوده و فضای بسته‌ی سیاسی به جز در دوران دولت اصلاحات که انصافاً فعالیت دانشجویی، رشد زیادی به خود دید، چندان نمودی قانونی نداشته است و هرچه بوده زیر لوای تیم‌های ورزشی، هنری و علمی بوده است و جنب‌و‌جوش شناسنامه‌دار همه‌گیر حوزه‌ی دانشجویی به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد! 

حوزه‌ی دانشجویی جماعت، همواره سعی داشته است، ضمن حفظ اصول، در موارد اشتراکی با اکثریت گروه‌ها و جریان‌ها، همکاری داشته باشد؛ ازجمله، در برگزاری همایش-‌ها، کنفرانس‌ها، سمینار‌ها و نیز مراسم یادبود و مسابقات ورزشی و فعالیت‌های اردویی که جزو اشتراکات کاری ما بوده است، اما طبیعتاً با توجه به این‌که فعالیت ما به نحوی صبغه‌ی دینی داشته است، تفاوت‌های ساختاری با فعالان سکولار و... داشته که خوش‌بختانه دوستان ما تلاش کرده‌اند، با سعه‌ی صدر و تحمل آرای مخالفان و خویشتن‌داری، بسیاری از تنش‌ها را مدیریت نمایند و تا این تاریخ، بحمدالله در راستای تنش‌زدایی، گام‌های بسیاری برداشته شده است. 

جهت پویایی فعالیت‌های دانشجویی جماعت، چه مطالعات تطبیقی در مورد سایر کشور‌ها تاکنون صورت پذیرفته است؟ آیا شما از تجارب احزاب عمده‌ی اسلامی دنیا، امثال مصر و ترکیه در حوزه‌ی دانشجویی، بهره برده‌اید؟ 

حوزه‌ی دانشجویی جماعت، همواره در تلاش بوده تا از بسترهای موجود، برای رشد و اعتلای این حوزه، بهره گیرد و در این راستا نیز مناهج تربیتی و روش‌های کاری برخی از کشور‌ها؛ ازجمله، کویت، مصر، کردستان عراق و ترکیه مورد بررسی و کاوش قرار گرفته و بعضاً استفاده‌هایی نیز شده که‌ گاه به بازخوانی و اصلاح روش کاری ما انجامیده است. 

شما آینده‌ی فعالیت دانشجویی جماعت دعوت و اصلاح را چگونه می‌بینید؟ 

-آینده، دست خداست؛ وما توفیقنا الا بالله علیه توکلنا و إلیه انبنا. ولی این‌جانب با توجه به وسعت دامنه‌ی فعالیت حوزه‌ی دانشجویی جماعت و خلوص و صداقت ‌کاری مجموعه‌ی فعال در این بخش و نیاز روحی و روانی قشر دانشجو در این برهه از زمان، علی‌رغم برخی آسیب‌های ناشی از عملکرد غیرقابل قبول دین‌ورزان! سیر گرایش‌ها را به سوی دین‌دوستی و دین‌خواهی، بیش از قبل می‌بینم و بنا به ظرفیت‌های جماعت در این حوزه، آینده‌ی خوبی را در ذهن ترسیم کرده‌ام که امیدوارم در سایه‌ی لطف حضرت حق و به شرط خلوص، محقق خواهد شد، اما از طرفی نباید از کاستی‌ها و ضعف‌ها نیز غافل ماند و باید تلاش کرد، روزبه‌روز بهتر از دیروز کار کرد. 

در پایان باز هم از لطف و عنایت شما به فعالیت این بخش از جماعت، سپاس‌گزار و توفیقتان را خواستارم.